ICE LOVE

عشق بزرگترین دروغ دنیا

ICE LOVE

عشق بزرگترین دروغ دنیا

حرفای نگفته

پسری دختری رو دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یه سی دی میخرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون... بعد از یه ماه پسرک مرد... وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت او مرده و دخترو به اتاق پسر برد. دختر دید که تمامی سی دی ها باز نشده گریه کردو گریه کرد چون تموم نامه های عاشقانشو تو پاکت سی دی میذاشتو به پسرک میداد اما پسرک هیچ وقت از عشق دخترک خبر دار نشد... 

 

 

 

نوشته سپیده

هیچکس

بهترین و جدیدترین داستان کوتاه از بهار بیست      bahar-20.com

چشماشو بست و مثل هر شب انگشتاشو کشید روی دکمه های پیانو .
صدای موسیقی فضای کوچیک کافی شاپ رو پر کرد .
روحش با صدای آروم و دلنواز موسیقی , موسیقی که خودش خلق می کرد اوج می گرفت .
مثه یه آدم عاشق , یه دیوونه , همه وجودش توی نت های موسیقی خلاصه می شد .
هیچ کس اونو نمی دید .همه , همه آدمایی که می اومدن و می رفتن
همه آدمایی که جفت جفت دور میز میشستن و با هم راز و نیاز می کردن فقط براشون شنیدن یه موسیقی مهم بود .
از سکوت خوششون نمیومد .
اونم می زد .
غمناک می زد , شاد می زد , واسه دلش می زد , واسه دلشون می زد .
چشمش بسته بود و می زد .
صدای موسیقی براش مثه یه دریا بود .
بدون انتها , وسیع و آروم .
یه لحظه چشاشو باز کرد و در اولین لحظه نگاهش با نگاه یه دختر تلاقی کرد .
یه دختر با یه مانتوی سفید که درست روبروش کنار میز نشسته بود .
تنها نبود ... با یه پسر با موهای بلند و قد کشیده .
چشمای دختر عجیب تکونش داد ... یه لحظه نت موسیقی از دستش پرید و یادش رفت چی داره می زنه .
چشماشو از نگاه دختر دزدید و کشید روی دکمه های پیانو .
احساس کرد همه چیش به هم ریخته .
دختر داشت می خندید و با پسری که روبروش نشسته بود حرف می زد .
سعی کرد به خودش مسلط باشه .
یه ملودی شاد رو انتخاب کرد و شروع کرد به زدن .
نمی تونست چشاشو ببنده .
هر چند لحظه به صورت و چشای دختر نگاه می کرد .
سعی کرد قشنگ ترین اجراشو داشته باشه ... فقط برای اون .
دختر غرق صحبت بود و مدام می خندید .
و اون داشت قشنگ ترین آهنگی رو که یاد داشت برای اون می زد .
یه لحظه چشاشو بست و سعی کرد دوباره خودش باشه ولی نتونست .
چشاشو که باز کرد دختر نبود .
یه لحظه مکث کرد و از جاش بلند شد و دور و برو نگاه کرد .
ولی اثری از دختر نبود .
نشست , غمگین ترین آهنگی رو که یاد داشت کشید روی دکمه های پیانو .
چشماشو بست و سعی کرد همه چیزو فراموش کنه .
....شب بعد همون ساعت
وقتی که داشت جای خالی دختر رو نگاه می کرد دوباره اونو دید .
با همون مانتوی سفید
با همون پسر .
هردوشون نشستن پشت همون میز و مثل شب قبل با هم گفتن و خندیدن .
و اون برای دختر قشنگ ترین آهنگشو ,
مثل شب قبل با تموم وجود زد .
احساس می کرد چقدر موسیقی با وجود اون دختر براش لذت بخشه .
چقدر آرامش بخشه .
اون هیچ چی نمی خواست .. فقط دوس داشت برای گوشای اون دختر انگشتای کشیده شو روی پیانو بکشه .
دیگه نمی تونست چشماشو ببنده .به دختر نگاه می کرد و با تموم احساسش فضای کافی شاپ رو با صدای موسیقی پر می کرد .
شب های متوالی همین طور گذشت .
هر روز سعی می کرد یه ملودی تازه یاد بگیره و شب اونو برای اون بزنه .
ولی دختر هیچ وقت حتی بهش نگاه هم نمی کرد .

ادامه مطلب ...

عاشقی رسم ندارد دوستی را می پرستم چون که پایانی ندارد.

خداوندا مدتی بود تو را فراموش کرده بودم. 

اصلا باور نمیکنم تو اینقدر مرا دوست داشته باشی تازه معنی این جمله رو فهمیدم که اگه تو یک قدم به طرف خدا بری خدا ده قدم به طرف تو میاد
خدایا چطور شکرگزار تو باشم.
مهم نیست دیگران چه قضاوتی میکنن
مهم این است که من تو را دارم...

 

 

از همان ابتدا دروغ گفتند!

مگر نگفتند که “من” و “تو” ، “ما” می شویم؟!

پس چرا حالا “من” این قدر تنهاست!

از کی “تو” اینقدر سنگ دل شد؟!…

اصلا این “او” را که بازی داد؟!…

که آمد و “تو” را با خود برد و شدید “ما”!

می بینی

قصه ی عشقمان!

امروزم خوب گذشت... 

امروز بعده مدتا ارامشو حس کردم 

چقدر حرفیدن با هومن خوبه... 

واقعا عاشقشم. 

قراره فردا بعده سه هفته ببینمش. 

اصلا باورم نمیشه...وای دارم بال در میارم. 

فردا حتما میپرم تو بغلشو داد میزنم 

دوست دارم... 

 

عکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- bahar22.com ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عشق چیه؟

ویژگی های فرد عاشق واقعی ,  عشق واقعی چیست ؟

. . .

عشق یعنی: هر اس ام اس که بهت می رسه امیدواری از اون باشه

عشق یعنی : برای هرکسی که می خوای اس ام اس بزنی اشتباهی واسه اون می فرستی

عشق یعنی : دنبال یه موضوع می گردی که واسه اون اس ام اس بزنی

عشق یعنی : دائم موبایلتو چک می کنی که شاید از اون SMS رسیده باشه

عشق یعنی : همش فکر می کنی موبایلت داره تو جیبت می لرزه ولی وقتی نگاه می کنی می بینی خبری نیست

عشق یعنی : شبهای که اس ام اس ها نمی رسن واقعا اعصابت خورده

عشق یعنی : یک اس ام اس رو هم به خط همراه اولش می فرستی هم به ایرانسلش

عشق یعنی : هر وقت یه اس ام اس دیر می رسه چند بار دیگه سند می کنی شاید اونا زودتر برسن

عشق یعنی : پشت سر هم تک می زنی تا اس ام اسها برسن

عشق یعنی : گاهی وقتها هیچ حرفی واسه گفتن نداری اس ام اس خالی می فرستی که بفهمه به یادشی

عشق یعنی : هر جایی که یه جمله عاشقانه یا زیبا دیدی سریع واسه اون اس ام اس می کنی

عشق یعنی : دوهزار اس ام اس در ماه

عشق یعنی : بیماری ای که می گن دچارش شدی

عشق یعنی : اعتیادی که همه می گن به اس ام اس داری

عشق یعنی : آخر شعرها ی این و اون اسم خودت رو می نویسی تا به اون بگی که چه قدر عاشقشی

عشق یعنی سه تا نقطه . . .

چند تا اسم زیبای دخترونه:

  1- ستاره: شبا میاد بیرون ؛ به همه چشمک میزنه!!

2- سحر: دم صبح میاد ؛ معلوم نیست شب قبل کجا بوده !! قابل توجه خودم

3- سایه: همیشه زیر پاته ؛ خیابون و خونه واسش فرقی نداره

 4- هدیه: به همه میده ، اگه نگیریش از دستت رفته!!

 5- راضیه: نیازی به توضیح نداره!

 6- آرزو: همه میکنن.  

 7- سیما: تا لختش نکنی کاری بهت نداره!

 8- مینا : باید باهاش ور بری تا خنثاش کنی!

 9- عسل: همه میخوان بخورنش!

 10- بهار: تا میاد همه مست می شن!

 11- باران: تا میاد خیست میکنه!

 12- مژده : هرجا نگاه کنی.

خسته شدم....



دیگه خسته شدم.... 

خسته شدم از این زندگی نکبتی 

کسی درکم نمیکنه 

کاش خودکشی راحت بود..... 

کاش.... 

اونوقت خودمو راحت میکردم.... 

خدایا نمیخوام دیگه ادامه بدم.... 

چرا راحتم نمیکنی  ؟؟

زندگی.....

زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند.
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ.
زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز.
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز.
زندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست، زندگی راز دل مادر من. زندگی پینه ی دست پدر است، زندگی مثل زمان در گذر...

------------------------------------------------------------ 

خاطره ها ....

 
 

تو هستی تو رویام تو هستی تو قلبم   ولی رفتی و ندیدی حال خرابم

توی این دنیا  ...     توی این عالم ....     زندگی بی تو برام معنا نداره

همه اون عشق و محبت  حس این دل پاک من
چرا زیر سایه یک شب   عشقمون از یادت رفت

گله دارم از تو خدایا     چرا شد عشق از ما جدا

 شب و روز از دوریش بسوزم..........

همه اون عشق و محبت  حس این دل پاک من
چرا زیر سایه یک شب   عشقمون از یادت رفت

گله دارم از تو خدایا     چرا شد عشق از ما جدا

.

.

تن من دیگه نایی نداره  با زندگی کاری نداره


من با اشک،شب و روز واسه برگشتنت دست به دامن خدام  

میبینم من که انگار توی قلبت نیست احساس نمیخوای که برگردی پیشم.....

 

 

 

لعنت به من...

خدایا دیگه بستمه ه ه ه ه . . . .آخه چرا  ؟ ؟

آه.ه.ه......

دلم بد گرفته....

 

سلام گلم، میدونم خوب هستی

الانم پیش دوست جدید نشستی

توی ارامش کامل یا مستی

بگو چطوری دل به غریبه ها بستی

شکستی دلم رو دو دستی

رفتی از کنارم با چه قصدی

بگو چی هستی یه آدمی یا .........

نه حیف آدم تو خیلی پستی

هستیم رو دادی به باد

تو با دروغهای زیاد

دل ساده چی میگی، منتظر باش تا که بیاد

اون من و تو و معرفت رو کرده فراموش

دل ساده من، برو تیره بپوش

اما با تو،  ای آقای مهربون

چه جوری بهت بگم، که این رسمش نبود

تو خبرداشتی که من عاشقتم

الان باید بگم دوست دختر سابقتم؟

ادامه مطلب ...

چه جوری میتونی انقدر راحت زندگی کنی وقتی یه نفرو اینطوری........

بـــــه گوشــت میرســــــه روزی ....که بــعــد از تــــو چــــی شد حالــم.......

چـــه جـــوری گـــریـــه میـــکـــردم...کـــه از تو دســـت ور دارم....

نــشـــد گـــریــه کنـــم پــیــشــت....نخـــواســـتم بـــد شــه رفــتارم...

نــمی خواســـتم بفــهمی تـــو.....که مـــن طاقـــت نمـــیارم.....

دلــم واســه خــودم میــسـوخت...بــرای قـــلـــب درگـــیرم.....

یـــه روز تــو خــنده هات گفتی ..تو مــی مونی و مــن مــــیرم......

سرم رو گرم میکردم....که از یادم بـــره ایــن غـــم......

ولــی بازم شــبا تا صبح...تورو تو خـــواب میدیدم....

نمیدونســتی اینارو......چرا بایـــد میــفهمیدی...

من و دیدی ولی یکبار ازم چیزی نپرســیـــدی..........

..............

روی تخته سنگی نوشته شده بود اگر جوانی عاشق شد چه کند؟من هم زیر ان نوشتم باید صبر کند برای بار دوم که از انجا گذر کردم زیر نوشته من کسی نوشته بود اگر صبر نداشت چه کند؟من هم با بی حوصلگی نوشتم بمیرد بهتر است.برای بار سوم از انجا عبور کردم انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد اما زیر تخته سنگ جوانی را مرده یافتم...

داستان عشق واقعی

عکس تصویر تصاویر پیچک ، بهاربیست Www.bahar22.com 

چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره .

رنگ چشاش آبی بود .
رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ…
وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم
مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه .
دوستش داشتم .
لباش همیشه سرخ بود .
مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه …
وقتی می خندید و دندونای سفیدش بیرون می زد اونقدرمعصوم و دوست داشتنی می شد که اشک توی چشمام جمع میشد.

ادامه مطلب ...

SMS شب بخیر جدید

در این شب ها چه خاموشم ، بیاد تو هم آغوشم

 به من گفتی وفا دارم ، چه شد کردی فراموشم .


 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دردا! دلم گرفته از روزگار امشب ، دیگر نمانده در دل صبر و قرار امشب ،

 آه ! آه ای آسمان ساکت ببین دیده ترم را ، دارم بسی شکایت از کردگار امشب .


 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ادامه مطلب ...

من میتونم بدون اون دووم بیارم...

امروز دوباره تصمیم گرفت برگرده... 

وقتی این تصمیمو گرفتو دوستش بهم گفت 

یه حسی پیدا کردم... 

یه حس عجیب... 

میخواستم قبول کنم ولی... 

حسین بهم گفته بود اگه بی محلی کنی برمیگرده. 

واقعا حق داشت... 

بهش گفتم نه... 

به خودم گفتم سحر انقدر بدبخت نباش... 

یه ذره غرور داشته باش... 

گفتم میتونم بدون اون دووم بیارم.. 

و میارم 

تصمیم گرفتم یه زندگی جدیدو شروع کنم. 

امیدوارم بتونم... 

امیدوارم...